مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلام الله علیها
دریایی و دل دادی یک روز به دریایی این شد که پدید آمد از عشق تو دنیایی هم سرّ خـدایی تو، هم بـاغ حـیـایی تو هم نـور دل سـاقـی، هم مـادر سـقـایی شیدای شکـوه تو تنها دل حـیدر نیست عالم همه مجنونند وقـتی که تو لیلایی از نـور تو یا کـوثر! تا کور شود ابـتر دارد دل پـیـغـمـبـر چـه اُمِّ ابـیـهـایــی! مـرضیّه و راضیّـه، ریحـانه و حـانیّه منصوره و مستوره، به به! که چه اسمایی هم دخـتـر طاهایی هم هـمسر مـولایی قدر تو ولی این نیست، اینست که زهرایی گـفـتـنـد که پـنهـانی، اما به خـدا دیـدم هر لحظه که درماندم، آن لحظه همان جایی در خواندن تو سوزی است، با ما تو بخوان مادر « ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی» |